گروه های بالینت

لیدرشیپ کوچینگ

در یک لیدرشیپ کوچ به دنبال چه چیزی باشید بنابراین، شما به دنبال استخدام یک لیدرشیپ کوچ هستید. حرکت هوشمندانه. سرمایه گذاری روی خودتان همیشه یک تصمیم عالی است

در یک لیدرشیپ کوچ به دنبال چه چیزی باشید
بنابراین، شما به دنبال استخدام یک لیدرشیپ کوچ هستید. حرکت هوشمندانه. سرمایه گذاری روی خودتان همیشه یک تصمیم عالی است. انتخاب کوچ مناسب می تواند شما را به لیدر موثرتری تبدیل کند.
یک کوچ خوب لیدرشیپ می تواند در موارد زیر به شما کمک کند:
1- مهارت های ارتباطی خود را تقویت کنید
2-هوش هیجانی خود را افزایش دهید
3- شما را به خارج از منطقه آسایش خود سوق می دهد
 4- به عنوان یک تابلوی صداگذاری عینی خدمت می کند
5- بهبود سطح اعتماد به نفس شما و یادگیری استراتژی های جدید لیدرشیپ
 6- به زبان ساده، فرآیند کوچینگ می تواند یک تغییر دهنده بازی باشد.
با این حال، مهم است که بدانید هنگام انتخاب کوچ به چه چیزی توجه کنید. این یک سرمایه گذاری بزرگ است - هم در زمان و هم در پول. بنابراین، باید فردی را پیدا کنید که بتوانید به او اعتماد کنید و با او احساس راحتی کنید. 
خط آخر: مطلع باشید. مطمئن شوید که مناسب است.

در اینجا 11 ویژگی مهمی که در انتخاب لیدرشیپ کوچ کسب و کار باید در نظر گرفته شود آورده شده است:

1. امانت
2. بدون قضاوت
3. گوش دادن فعال
4. شوخ طبعی
5. مسئوليت
6. یکدلی
7. شما سزاوار احترام هستید
8. واجد شرایط
9. مایرز-بریگز
10. دیسک
11. نقاط قوت یاب

امانت
این یکی ممکن است بدیهی به نظر برسد، اما اهمیت آن ارزش برجسته کردن دارد. ضروری است که در طول دوره کوچینگ خود احساس راحتی کنید. در اصل، باید بتوانید به کوچ خود اعتماد کنید تا به محرمانگی شما احترام بگذارد، "آنچه در کوچینگ اتفاق می افتد، در کوچینگ باقی می ماند." اگرچه کوچینگ حرفه‌ای یک درمان نیست، اما زمانی که احساس می‌کنید به اندازه کافی امن هستید و خودتان هستید، بسیار مؤثرتر است. علاوه بر این، باید بتوانید به کوچ خود برای ارائه بازخورد باز و صادقانه تکیه کنید. شما و کوچ شما باید در یک طول موج باشید. در تماس اولیه متوجه خواهید شد که آیا حال و هوا مناسب است یا خیر. اگر آنها چک روده را قبول نکنند، احتمالا کوچ مناسبی برای شما نیستند.
بدون قضاوت
رویکرد غیر قضاوتی یک جزء حیاتی از رابطه مشتری- کوچ است. این به کوچ این امکان را می دهد که اطلاعات مرتبط را در اختیار شما قرار دهد، حتی اگر شخصاً با دیدگاه شما موافق نباشد - و به شما این امکان را می دهد که آسیب پذیر باشید و دیدگاه خود را به روشی بدون فیلتر به اشتراک بگذارید. یک کوچ خنثی است، تنها تعصب آنها نسبت به آنچه برای شما بهترین است است. البته این بدان معنا نیست که یک کوچ خوب نباید شما را به چالش بکشد. آنها باید. این فقط به این معنی است که آنها هرگز نباید شما را سرزنش کنند یا اعتقادات خود را به شما تحمیل کنند.
به طور کامل روی شما سرمایه گذاری شده است 
کوچ شما باید کاملاً روی شما به عنوان یک لیدر و به عنوان یک شخص سرمایه گذاری کند. به دنبال کسی باشید که در مورد شغل، پیشرفت شخصی و آینده شما هیجان زده باشد. بردهای شما باید برد آنها باشد. در طول جلسات، 100 درصد تمرکز کوچ شما باید روی شما باشد. اگر کوچ شما بی علاقه یا حواس پرت به نظر می رسد، ممکن است کوچ مناسب شما نباشد.

گوش دادن فعال
گوش دادن فعال حتی در بین برخی از تیچرز امروزی هنر گمشده ای است. وظیفه یک کوچ این نیست که قبل از اینکه فکر خود را به پایان برسانید، پاسخ قفل و بارگذاری شود. آنها باید کاملاً با آنچه شما می گویید درگیر باشند. انجام این کار برای آنها ضروری است تا از آموزش کوچ خود استفاده کنند و مرتبط ترین بینش ها و مشاهدات را در اختیار شما قرار دهند. اگر کسی به سختی به شما گوش می دهد یا به شما پاسخ می دهد، کوچ اشتباهی برای شما هستند.
شوخ طبعی
خبر خوب! این همه شرایط وخیم و درون نگری سنگین نیست. درست مانند لیدرشیپ ، فرآیند کوچینگ نیز باید سرگرم کننده باشد. یک کوچ خوب در زمان‌های مناسب، نجابت و سبک‌دلی را به ارمغان می‌آورد و جدیت و تفکر عمیقی را که می‌تواند همراه با کوچینگ باشد، از بین می‌برد. مانند بسیاری از موارد در زندگی، اگر از آن لذت نمی برید، محدودیت هایی برای پیشرفت هایی که می توانید انجام دهید وجود خواهد داشت. بهترین تیچرز اجرایی یادگیری مهارت های جدید را سرگرم کننده می کنند.
انگیزه
تشویق و خوش بینی در زمان های مناسب بخشی از کاری است که یک کوچ خوب انجام می دهد. همه ما در طول سفر خود دچار افت و خیز می شویم، و داشتن کسی که به شما تلنگر جهت یا تقویت عاطفی بدهد، می تواند تفاوت را ایجاد کند. یک کوچ انگیزشی می تواند:
1- از یک راه فکر حمایت کنید
2-ترس های خود را کاهش دهید، و به شما کمک می کند تا با اطمینان تصمیم بگیرید
3-چه یک لیدر ارشد یا یک لیدر آینده، همه ما می‌توانیم از کسی در گوشه خود استفاده کنیم!
مسئوليت
داشتن انگیزه یک امر ضروری است، اما نکته مهم این کیفیت مسئولیت پذیری است. بسیاری از لیدرز به یک شریک مسئولیت پذیر نیاز دارند - کسی که مطمئن شود آنچه را که در نظر دارند انجام می دهند. این ضعف نیست - فقط لیدرشیپ هوشمندانه است. اگر می‌خواهید بر چالش‌های اصلی غلبه کنید و تغییرات قابل توجهی را در طول دوره کوچینگ خود تجربه کنید، باید کوچ بیابید که می‌داند چگونه در صورت لزوم از انگیزه و مسئولیت‌پذیری ماهرانه استفاده کند.
سوالات قدرتمند
تغییر پارادایم و "لحظه های آها" تصادفی اتفاق نمی افتد. آنها زمانی اتفاق می‌افتند که افراد سؤالات درست را بپرسند (اغلب مهم‌تر از داشتن پاسخ‌های درست).
یک کوچ اجرایی که می داند چگونه سؤالات قدرتمند بپرسد می تواند به شما کمک کند:
1-افکار خود را روشن کنید
2-بلوک های ذهنی را بشکنید
3-مسائل را از دیدگاه جدید ببینید و بهتر است همه گزینه های خود را درک کنید
به یاد داشته باشید، ایده های عالی از سوالات بزرگ ناشی می شوند.
اگر سوالات کوچ شما باعث نشود که در مورد زندگی روزمره خود متفاوت فکر کنید، ممکن است برای شما مناسب نباشند.
یکدلی
برای فعالیت مؤثر در یک محیط تجاری، حداقل به سطح معینی از هوش هیجانی و همدلی نیاز دارید. همین امر در تعامل کوچینگ نیز صادق است. همدلی به کوچ اجازه می دهد تا تجربیات، احساسات و دیدگاه شما را درک کند. کوچ که می داند شما در حال گذراندن چه چیزی هستید بسیار مجهزتر است تا به شما کمک کند تا تغییری مهم ایجاد کنید تا کسی که نمی خواهد یا قادر به ایجاد آن ارتباط مهم نیست. به دنبال کسی باشید که بتواند خودش را جای شما بگذارد.
توجه
همانطور که به تیچرز بالقوه نگاه می کنید، به نحوه برخورد آنها با شما در فرآیند معرفی بسیار توجه کنید.
1-آیا آنها به موقع به ایمیل های شما پاسخ می دهند؟
 2-آیا آنها به موقع برای مشاوره اولیه شما هستند؟ 
 3-آیا آنها اطلاعاتی را که شما ارائه کرده اید بررسی کرده اند؟
شما سزاوار احترام هستید، و اقدامات آنها در دوره اولیه نشانگر رفتاری است که احتمالاً در طول دوره کوچینگ با شما رفتار خواهد شد. به یاد داشته باشید که احترام یک خیابان دو طرفه است. مطمئن شوید که به وقت کوچ خود نیز احترام می گذارید!
واجد شرایط
کوچینگ حرفه ای در سال های اخیر فراگیرتر شده است - که برای لیدرز کسب و کار عالی است! متأسفانه، رشد این صنعت منجر به این شده است که بسیاری از افراد فاقد صلاحیت خود را کوچ خطاب کنند. هرگز به یک کوچ بی‌صلاحیت بسنده نکنید. به دنبال کسی باشید که دارای گواهینامه کوچینگ از ICF (فدراسیون بین المللی کوچینگ) باشد. این نشان می دهد که کوچ طبق استانداردهای صنعت آموزش دیده است. علاوه بر این، اطمینان حاصل کنید که کوچ شما دارای تجربه تجاری مرتبط است. اگر در دنیای تجارت حرفه ای هستید، به فردی نیاز دارید که در یک محیط تجاری مشابه بوده و بتواند ارتباط برقرار کند.
جایزه:
علاوه بر خدمات کوچینگ سنتی، برخی از تیچرز ابزارهای تشخیصی مانند:
1-مایرز-بریگز
 2-دیسک
 3-نقاط قوت یاب
نتیجه
اینها می توانند به عنوان ابزارهای 360 درجه برای کمک به تقویت مهارت های ارتباطی شما و ارائه اطلاعات حیاتی در مورد انگیزه ها و شخصیت های تیم به شما استفاده شوند. اگر می توانید کوچ ای پیدا کنید که این خدمات را ارائه می دهد، آن را یک امتیاز در نظر بگیرید!
امیدوارم این لیست به شما کمک کند لیدرشیپ کوچ مناسب را برای خود انتخاب کنید! 
نویسنده :امیلی ساندر
 

داستان یک سفر یاری گر

آدم ها حرف می زنند بدون آن که صحبت کنند آدم ها می شنوند بدون آن که گوش دهند آدم ها ترانه هایی می نویسند که صدای آن هرگز به گوش کسی نمی رسد هیچ کس شهامت ندارد که صدای سکوت را بشکند. پائول سیمون

هرکسی که برای معالجه درمانی یا پیشرفت شخصی به گروهی بپیوندد متوجه می شود گروه او را به سفری می برد.سفری که در آن فرد و گروه در راستای یاری رساندن به یکدیگر حرکت می کنند.آن چه در گروه بیان می شود و روابط موجود در آن مانند بداهه گویی در موسیقی یا نمایش، غیر جهت دار وخود جوش است. در طی گروه درمانی ما به روایت ها و اجرای یکدیگر شکل می دهیم و آن را دنبال می کنیم تا نقطه ای را که در آن چیزی تازه و نو آفریده می شود تسخیر کنیم.
اغلب ما زمانیکه در جایگاه خدمت دهنده با مخاطبین خود قرار می گیریم این حقیقت را میپذیریم که ما دریک حیطه خاص دانای کل هستیم. فردی که موظف است از صفر تا صد پروژه تعریف شده را در سیستم کاری خودش بر عهده بگیرد چرا که مسئولیت شغل تعریف شده را پذیرفته است. در جایگاه خدمت دهنده ما به خودمان در مشفقانه ترین حالت اجازه خطا می دهیم اما فضایی برای تجربه احساسات متناقضی که نسبت به محیط خدمت مان در ما ایجاد می شود را نداریم.
 

ما خودمان را به رباتی بدل می کنیم که در باب کار نسبت به احساساتی که مراجعین مان داریم؛ کاملا عایق بندی هستیم. هر روز خشم مان را پشت  لبخند خوش برخوردی پنهان می کنیم تا مبادا شغل مان را از دست بدهیم. یا به یکی از آدم هایی تبدیل شویم که برچسب "بی اعصاب" می خورند.
اما به راستی ما این حجم از احساسات تکرارشونده در فضای کاری خود را در کجا و با چه کسانی می توانیم به اشتراک بگذاریم؟
آنچه یک گروه را تشکیل می دهد نقاط مشترک است وآنچه فضای یک گروه درمانی را ایجاد می کند دردها و تجارب انسانی نزدیک است. هدف از ایجاد گروه های بالینت ایجاد فضایی تجربه ای برای بیان دغدغه های افرادی است که هرکدام در حیطه ای مشغول به خدمت رسانی به انسان ها هستند. هر فردی که به نوعی در کار حرفه ای خود به دیگران خدمتی ارائه می دهد یک سو از رابطه ای است که روزانه با انسان های دیگر برقرار می کند.
و رابطه درست جایی است که ما از آن زخم میخوریم و در آن رشد می کنیم
اگر حرفه شما نیز در پیوستگی مدام با انسان هاست گروه های بالینت میتواند تجربه ای باشد که در آن بار روابط پیچیده با انسان های امروزی را سبک می کنید.
به گروه های بالینت بپیوندید خنده و آشفتگی های شدید مشترک را با گروه تقسیم کنید.
گروه درمانی مهم ترین پیشرفت از زمان ظهور و پیدایش روانکاوی است. یک رویکرد عملی برای مشکلات کلیدی زمانه ما از جمله رابطه تحت فشار بین فرد و اجتماع.
در گروه های بالینت ارتباط متقابل و دو جانبه ای بین افراد شکل می گیرد به طوری که کمک کردن به همان فرآیندی تبدیل می شود که فرد از طریق آن کمک دریافت می کند و در نتیجه در مسیر سلامتی پیش می رود.

در ادامه به شما خواهم گفت که در این سفر مسیر سلامتی ذهن و روان چگونه طی خواهد شد.

گروه های بالینت

کلیپ خانم دکتر منصوره کیانی دهکردی

دکتر کیانی دهکردی از راه حلی برای حل و فصل مشکلات بین فردی در محیط های کاری می گوید!

همه ما می دانیم که تجمع افراد در یک محیط کاری علاوه بر مزیت هایی که دارد سهم گریزناپذیری را در ایجاد اختلافات و درگیری های بین فردی میان افراد ایفا می کند. در اغلب موارد سازمان ها و افرادی که در حیطه منابع انسانی شرکت ها فعالیت دارند با برگزاری کارگاه های آموزشی سعی در بالا بردن مهارت های بین فردی کارکنان دارند تا بتوانند فضای تعاملی بیشتری را برای کارمندان خود فراهم کنند. اما همه ما نباید فراموش کنیم که انسان علاوه بر بعد منطقی و فکری خود یک بعد عاطفی و هیجانی را نیز داراست و این بخش وجودی انسان ها بیشترین نقش را در روابط بین فردی ایفا می کند.

برهمین اساس گروه های کاری بالینت و گروه های درمانی تحلیل شکل گرفته اند. این گروه ها از تعدادی افراد تشکیل شده که در یک حلقه گرد می آیند تا احساسات و افکار خود را درباره موضوع گروه و یا دغدغه های شخصی خود بیان کنند.

جزییات بیشتری درباره گروه ها را می توانید در ویدیو بالا می توانید ببینید.

ذهن هایی که خاموش نمی شوند

نشخوارفکری به معنای ورود یک فکر بارها و بارها به ذهن شماست.

ذهن هایی که خاموش نمی شوند

نشخوارفکری به معنای ورود یک فکر بارها و بارها به ذهن شماست. اما این یک تعریف انتزاعی است. تعریف تحت اللفظی این کلمه از روشی که حیوانات برای خوردن غذای خود استفاده می کنند گرفته شده به گونه ای که غذای خود را دوباره پس از قورت دادن به دهان برمی گردانند تا بارها و بارها آن را بجوند. نشخوار فکری به تنهایی یک اختلال روانی محسوب نمی شوند بلکه یک مکانیزم دفاعی است که ما آن را در افسردگی و اضطراب می بینیم. این مکانیزم باعث می شود افراد در افکار خود گیر کنند؛ دراین وضعیت افراد احساس می کنند در تنگنایی از احساسات ناخوشایند نیز گیر کرده اند . نشخوار فکری در وضعیت افسردگی معمولا ممکن است مواردی از این قبیل باشد 

چرا من نمیتوانم مثل بقیه خوشحال باشم؟ چرا این افکار مرا رها نمی کنند؟

نشخوارفکری در افراد مضطرب معمولاً به این شکل است که آن ها نگران چیزهایی هستند که در گذشته رخ داده اند، مانند تجزیه و تحلیل موقعیت های گذشته و نگرانی در مورد اینکه چه نوع تأثیری از خود بر جای گذاشته اند، یا منظور فلان شخص از فلان حرف چه بوده است. در زمانی که آن شخص گفت که چه کار کرده است، شما آنقدر به آن فکر نمی کردید، اما وقتی به پایان روز رسیدید و شروع به نشخوار فکری در مورد تعامل خودتان کردید، آنچه آن شخص گفت معنای کاملاً متفاوتی پیدا می کند. و معمولاً آن معنا برای شما منفی خواهد بود

در هر دو وضعیت ، این یک نوع تفکر تکراری، غیر مفید و منفی است. این با بررسی یک موقعیت درگذشته متفاوت است چرا که در آن شرایط هدف شما این است که بتوانید آن شرایط را پردازش کنید تا بتوانید آن مشکل را حل کنید. در این صورت، تجزیه و تحلیل گذشته سازنده است اما در نشخوارفکری شما فقط به جنبه های منفی موقعیت فکرمی کنید

چه میشود که اسیر نشخوارفکری می شویم؟

همه ما در مواجهه با شرایطی که برایمان با اضطراب یا تنش های هیجانی همراه است به شکل ناهشیار از مکانیزم های دفاعی استفاده می کنیم. و نشخوار فکری یکی از دفاع های ما در برابر مواجه نشدن با ریشه اضطراب هایی است که در برابر واقعیت های رنج آور زندگی تجربه می کنیم. هدف از نشخوار کاهش پریشانی هیجانی است، به طور متناقض نشخوار شما را در بالاترین سطح موج هیجانی نگه میدارد. اما چگونه؟ توسط قضاوت در مورد افکار با تمرکز بر خود و دیگری. زمانی که خود را قضاوت میکنید، امید این است که نقایص و یا اشتباهاتتان را برطرف کنید اما نتیجه واقعی این است که احساس عمیق تر نقص و افسردگی مزمن را تجربه خواهید کرد . قضاوت دیگران نیز به شما .احساس نقص و نا امیدی می دهد و نتیجه اش خشم مزمن و روابط مختل خواهد بود. پیش بینی افکار به نوعی امید به نمایان شدن آینده را ایجاد می کند و پیش بینی فاجعه آمیز می تواند به شما امید بدهد که می توانید برنامه ریزی کرده و از وقوع اتفاق بد جلوگیری کنید. و این حالت می تواند اضطراب ایجاد کند و علت این است که پیش بینی فاجعه آمیز احساس اضطراب را به وجود می آورد. توضیح افکار این امید را در فرد به وجود می آورد که می تواند تجارب دردناک را کنترل کند . این افکار در صدد پاسخ به این سؤال است که چرا این اتفاق افتاده است؛ اگر بتواند علت رفتارهای دردآور را پیدا کند می تواند آن را مدیریت کرده و از وقوع آن جلوگیری کند . اما سؤال “چرا “هیچ جوابی ندارد و معمولاً منجر به درماندگی می شود و یا شما را به این نتیجه می رساند که علت یک نقص شخصی است؛ یعنی تقصیر خودتان بوده که این اتفاق تلخ افتاده و همین موضوع باعث تشدید هیجان می شود. نشخوار علی رغم امید شما برای کامل کردن، پاسخ دادن و کنترل کردن افکار و وقایع بیرونی موجب درد هیجانی می شود و شما را در بالاترین سطح موج هیجانی درحالتی شدید از اضطراب، غم و خشم مزمن نگه می دارد. بهتر است به جای مبارزه با این افکار ریشه مشکل را پیدا کنید. در روند جلسات روان درمانی شما این فرصت را کسب می کنید تا همزمان با پیدا کردن ریشه های اضطراب و احساسات سرکوب شده خودتان بیاموزید که چگونه افکارتان را بر چسب بزنید واجازه بدهید بیایند و بروند. بدون آنکه شما را فلج کرده و به شما آسیب روانی جدی وارد کنند

تالیف و تنظیم متن: صبا هادی- درمانگر روانپویشی کوتاه مدت